موزه و گذر در تاريخ
معمارنت- بسط و گسترش فضاهای فرهنگی با تم تاریخی از الزامات اساسی ایجاد هویت برای زیستجهان یک اجتماع بهشمار میرود. در این بین موزهها که یکی از عناصر عمده فرهنگی محسوب میشوند در کنار سایر عناصر فرهنگی تأثیر شگرفی در ایجاد حس پیوستگی و انسجام تاریخ و فرهنگ جامعه خواهند داشت.
پایاننامه کارشناسی
استاد راهنما: دکتر محمد فرخزاد
دانشکده میرداماد گرگان
تاریخ ارائه: آبان 91
معمارنت- بسط و گسترش فضاهای فرهنگی با تم تاریخی از الزامات اساسی ایجاد هویت برای زیستجهان یک اجتماع بهشمار میرود. در این بین موزهها که یکی از عناصر عمده فرهنگی محسوب میشوند در کنار سایر عناصر فرهنگی تأثیر شگرفی در ایجاد حس پیوستگی و انسجام تاریخ و فرهنگ جامعه خواهند داشت.
پروژهای که در ادامه بدان پرداخته خواهد شد با مطمحنظر قراردادن این امر از طریق طراحی ساختمان موزه تاریخی، سعی در استعلاء هرچه بیشتر عناصر فرهنگی در پیرامون پارک لاله دارد.
موضوع پایاننامه:
طراحی ساختمان موزه تاریخی
نشانی زمین طرح:
تهران - تقاطع بلوار کشاورز و خیابان حجاب - جنب پارک لاله
تعريف موزه تاریخی :
همه موزههايي كه مجموعههايشان از ديدگاه تاريخي تشكيل و عرضه شدهاند موزه تاريخي شمرده ميشود و آثار و اشياي قديمي را كه مي توانند گوياي زمينه و پيشينه مردم شناسي و باستان شناسي و تاريخي باشند، در خود جاي داده اند و هدفشان اساساً ارائه مستند تسلسل زماني يك رشته رويداد يا مجتمعي نمايانگر لحظهاي از يك صفحه متحول است.
مبانی نظری:
از آنجا که موزه تاریخی نمایشی از گذار تاریخی است، در ساختار اصلی بنا، راهروهایی کم عرض با طول زیاد بهکار رفته است. این راهروها القا کنندهی تاریخ در حال گذر است. هنگامی که بیننده موزه در این راهروها گام برمیدارد و از گالری ها بازدید میکند، حسی از تاریخ و حرکت در زمان را تجربه کرده و به پیش میرود. همچنین استفاده از شیب در این بنا، یادآور فراز و نشیب دورانهای گوناگون تاریخ است.
ساختار بنا دارای دو حیاط مرکزی است. حیاط مرکزی یکی از عناصر لاینفک معماری فلات مرکزی ایران است که در این بنا از آن استفاده شده است. همچنین حیاط مرکزی نماد درونگرایی است. درونگرایی برای نمایش اهمیت محرمیت و ایجاد حریم در بنا بهکار می رود. تلفیق فضاهایی چون حیاط مرکزی که نمادیاز معماری سنتی است با عناصری از معماری مدرن، به بنا زیبایی، تنوع و هویت میبخشد.
آب و نور در معماری:
در میان این حیاطهای مرکزی کاربردی از ترکیبات نور وآب (همچون جوی و آبنما) نیز اشاره به اهمیت نور و آب در معماری ایرانی دارد. آب در معماری ایرانی نماد پاکی و طهارت و نور نماد قداست و روشنی است که با توجه به معانی نمادین این عناصر استفاده از هریک از این دو عنصر یا تلفیق هر دو که در معماری ایرانی/اسلامی همواره دیده شده است در این بنا شایان توجه است.
با استفاده از فضاهای شفاف و نیمه شفاف در حجم اصلی این بنا، فضاهای با اهمیتتر را از فضاهای کم اهمیت تر تفکیک میشوند. این تمهید میتواند تأکید بر برشها و لحظههایی از تاریخ را نشان دهد که روشنی بیشتر داشتند و یا دوره تاریکی از زندگی بودند. از اینرو فضاها دارای معنای بیشتری خواهند شد.
طرح شمسه:
از میان نقشهای هندسی، آنها که دارای ستاره (یا شمسه) اند، بیشتر تداعی کننده آسماناند. شبکه دایرههای هم مرکز مدارگونهای که زیر نقش گرههای ستارهای است، یادآور مدارهای ستارگان است و شعاعهای هم فاصله شمسهها همچون پرتوهائی است که در آسمان پر ستاره از ستارگان میتابند. خطوط منتشر شده از مرکز ستارههای فرعی را تشکیل میدهند و دارای هویت بصری مبهمی هستند.
دیاگرام حوزه بندی و دسترسیها:
برنامه فیزیکی:
سایت پلان
پلان آمفی تاتر
پلان زیر زمین
پلان طبقه همکف
پلان طبقه اول
نما از 4 طرف
مقاطع
- افزودن دیدگاه جدید
- بازدید: 10426
- نسخه قابل چاپ
- ارسال به دوستان