گشت وگذاري در سراي بديع اصفهان
خبرهای مربوط به زوال و تخریب بناها و آثار تاریخی این روزها تا حدی زیاد شده که برای شنیدنش لازم نیست گوشها را تیز کنیم و خیز جستجوگرانه برداریم. سرمان را که برگردانیم غفلت و نابودی را در انواع و اقسام مختلف مشاهده میکنیم. مشاهدات سریع وبیوقفهای در عصر دیجیتال که گاهی حتی حال و مجال غمگین شدن را از ما میگیرد!...
تاریخ ارسال: شنبه 3 آبان 1393
خبرگزاری ایمنا: خبرهای مربوط به زوال و تخریب بناها و آثار تاریخی این روزها تا حدی زیاد شده که برای شنیدنش لازم نیست گوشها را تیز کنیم و خیز جستجوگرانه برداریم. سرمان را که برگردانیم غفلت و نابودی را در انواع و اقسام مختلف مشاهده میکنیم. مشاهدات سریع وبیوقفهای در عصر دیجیتال که گاهی حتی حال و مجال غمگین شدن را از ما میگیرد!
علی اصغر بدیعی مالک سرای بدیع است. او در سال ۱۳۸۳ این ملک را که در خیابان چهارباغ پایین اصفهان واقع است، خریداری کرده و در این بازه زمانی، هنرمندان زیادی را به کار گمارده تا از آن ملک ۱۴۰۰ متری مخروبه، یک عمارت عظیم و زنده فرهنگی به وجود آید. عمارتی که هر چند برخی از هنرمندان مرمتگر آن این روزها دیگر نیستند تا حظ زیبایی و زندگی دوبارهاش را ببرند ولی این بنا به همت آنها و با پشتکار آقای بدیعی بالاخره جان گرفته و در و دیوارش آغشته به رنگ و بوی تازگی و امیدش ، انتظار روزهای بهتری را میکشد.
سرای بدیع کجاست؟
سرای بدیع همان خانه معروف حاج رسولیهای سابق است که زمان ساختش به اواخر صفوی میرسد و زمانی شامل چهارخانه قدیمی بوده که سه خانه از آن به طور کامل تخریب شده است اما خانه باقیمانده مطابق با الگو برداری از خانه های زمان صفوی به صورت یک دست و بدون اضافه نمودن هیچ بخش الحاقی به کالبد اصلی آن مرمت شده و به شماره ۹۰۶۰ به ثبت میراث فرهنگی استان اصفهان درآمده است. به دلیل تخریب کل بنا در قسمتهای جنوبی مرمت دراین بخش به صورت کامل و مطابق با نقشه قسمت شرقی آن انجام شده است.
خانه فعلی ۱۴۰۰ متر مربع زیر بنا دارد که به طور کامل و مطابق با اصول مهندسی، رطوبت زدایی و ایمن سازی شده است. خانهای که امروز چون نگینی در کوچه حاج رسولیهای خیابان چهارباغ پایین اصفهان می درخشد و قطعا گشت و گذاری در قسمتهای مختلف آن میتواند قدری از اندوه ویرانی خانههای پر شمار تاریخی شهر بکاهد!
یک چرخش تقریبا آزادانه در وسعت یک حیاط کم نظیر خانه بزرگ است و انصافا عنوان سرا برای آن برازنده. از همان خانههایی که وقتی از در کلون دار حیاط واردشان میشوی نمی دانی باید از کدام نقطه مکاشفهات را آغاز کنی. وسعت و اسلوب حیاط وسوسه کننده است؛ طوری که دلت میخواهد برای درک آن پا را از قدم زدن دور حوض بزرگ آبیاش فراتر بگذاری؛ یک چرخش تقریبا آزادانه درفضای بازش بزنی؛ دویدن در ابعاد کم نظیرش را تجربه کنی و بعد نفس نفس زنان یک گوشهاش قرار بگیری و در سکوت و آرامش پهنای حوصله سازندگانش را مرور کنی. نظاره در و دیوار زیبای قسمتهای مختلف بنا که انگار قائم بر حیاط ایستادهاند و حال و هوای بکرش را پاسبانی میکنند از گوشه گوشه آن زیباست.
گالریهای هنرمندانه به جای بهارنشینهای زنانه!
برای شروع گشت و گذار ابتدا وارد بهارنشین ها میشویم. سه اتاقی که قبلا آقایان اجازه ورود به آن را نداشتهاند زیرا میهمانیهای زنانه در آن برپا میشده است. بهارنشین اصلی به زنان بزرگ خانه اختصاص داشته و بهارنشینهای کوچکتر برای زنان خدمه و دیگران استفاده میشده است.
اتاقهایی که مواجه با عکسهای قبلیشان احساس حیرت و ناباوری را در آدم به اوج میرساند. عکسهایی که به خوبی روند زوال اتاقها را نشان میدهند و مقایسه سادگی قبلی آنها با وضعیت فعلی تو را متوجه تغییرات و تزیینات فوق العاده امروزیشان میکند.
به گفته مدیرسرا و با استناد به تصاویر اولیه پیها کاملا در این اتاقها از بین رفته بوده و برای بازسازی آنها اقدمات اساسی صورت گرفته است.
ظرافت و گرمای رنگها در سقف به حدی زیباست که انگارحجم فاصله تا آن را به شکلی خاص کم میکند.
لایهچینی، لایه چینی با ورق طلا، نقاشی با ورق طلا، کشته بری با رنگ، خطوط شیرو شکر، آینه کاری، کاشی کاری و تزیینات شومینهها انواع هنرهایی هستند که کاربردشان رنگ و روح زندگی را به طرز عجیبی در این اتاقها پدیدارکرده است. بهارنشینهای دیروز سرای بدیع قرار است در زندگی دوباره این خانه به گالری های نمایش آثار هنری تبدیل شوند و این بار به جای قیل و قال زنانه، صدای گپ و گفتهای هنرمندانه از آنها به گوش برسد.
شاه نشینی با تنها ارسی منحصر به فرد در ایران به مثابه کاخ گلستان در ادامه و در قسمت شمال حیاط به شاه نشین میرسیم. جایی که قبلا محل برگزاری مهمانیهای مردانه بوده و برعکس بهارنشینها هیچ زنی اجازه در آن را نداشته است؛ البته اگر کسی از خانمها میخواسته مراسم مردانه را ببیند میتوانسته از اتاقهای بالای شاهنشین که «گوشواره» نام داشته، یواشکی و در سکوت تماشاگر بزم مردان باشد. یک شومینه بزرگ، ۲ بادگیر که باعث خنکی هوای شاهنشین میشده و یک کفشکن اصلیترین اجزای شاه نشین بودهاند. به گفته مهندس بدیعی این قسمت از خانه کمترین آسیب را دیده و نسبت به دیگر بخشها تعمیرات و تغییرات کمتری داشته است. دلیل این ماندگاری هم سردابهای بوده که در قسمت زیرین آن وجود داشته و باعث میشده است نم و رطوبت به آن نرسد.
به جز تعمیر و مرمت ارسی پنج دری فوق العاده این اتاق که اصلیترین بخش مرمت آن است، بازسازی آینهها و خطوط شیر و شکر نیز در این اتاق انجام شده است.
شاید اهالی خانهگردیهای تاریخی ارسیهای پنج دری زیادی تا امروز دیده باشند اما نمونه ارسی پنج دری شاه نشین سرای بدیع را جایی ندیدهاند.
جذابیت و تمایز این ارسی خاص و منحصر به فرد به دلیل نوع کار طرح قسمت بالای آن است. طرحهای اسلیمی این قسمت از ارسی به طرز زیبایی داخل طرحهای هندسی نشسته اند در حالیکه در ارسیهای دیگر خانه ها و آثار تاریخی طرحها صرفا هندسی یا اسلیمی کار شدهاند. ویژگی قابل توجهی که به نقل مالک بنا نمونهاش صرفا در کاخ گلستان موجود است. بازسازی پنج دری شامل تعمیر درها و بازسازی بخش از بین رفته و ریخته آن شده است که با توجه به عکسهای قبلی حدود ۷۰ درصد بازیابی شده است.
شیر و شکر، آینه بری، گره چینی، آلت و لغت و نقاشی هایی که چهار فصل ایران را نشان میدهند هنرهای به کار رفته در شاه نشین سرای بدیعند.
شاه نشین نیز قرار است کاربری گالری پیدا کند و هنرمندانی در آن رفت و آمد کنند. البته این کاربری به زودی وبا برگزاری نخستین جشنواره میراث فرهنگی ناملموس و برپایی نمایشگاه لباسهای سنتی در آن آغاز میشود.
عشق و بزم زیر گنبدهای قرمز و آبی اما اولین اتاق از ساختمان بخش شرقی که شامل سه اتاق با سقفهای گنبدی شکل است قبلا رختخواب خانه یا حبش خانه نام داشته و زمانی اتاق عشاق صفوی بوده است.
سقف این اتاق صاف بوده ولی در کاربری تازه مرمت گران و سازندگان با الهام از سقف اتاقهای بهارنشین ترکیب گنبدی شکل به آن دادهاند. اتاق عشاق امروز هم با رنگهای گرم و بیشتر قرمز تزیین شده است و ۴ نقاشی گل و مرغ که ۴ فصل ایران را نشان میدهد به همراه ۴ نقاشی از زنانی که به رسم قدیم انگار در قسمتهای مختلف این خانه ایستادهاند روی سقف آن کار شده است.
لایه چینی با ورق طلا و هنر کپ بری روی بادگیرتزیینات این اتاق زیبا هستند.
در کنار رختخواب خانه، اتاقی به نام اتاق بزمی وجود دارد. اتاقی دقیقا شبیه به اتاق قبلی که این بار به جای رنگ قرمز از آبی مملو شده است و روی سقف آن ۴ تصویر از شاعران بزرگ ایرانی حافظ، فردوسی، مولانا و خیام نقاشی شده است. مرمت گران در این اتاق نیز از هنر لایه چینی و کپ بری منتهی با طرح و رنگ متناسب با فضای خودش استفاده کردهاند. تنها تفاوت این اتاق با رختخواب خانه به وجود یک شومینه گچ بری توخالی مشبک در آن برمیگردد.
از حضور در یک محفل شاعرانه تا چشیدن لقمههای لذیذ عصرانه در بنای غربی سرای بدیع نیز حوضخانه ای قرار دارد که در قدیم برای تفریح میان روز استفاده می شده و بیشتر محافل شعرخوانی و ... در آن برپا بوده است. اتاقی که تکیه زدن به کاشیهای خنک دیوارها و هم نشینی دورتا دور حوض آبیاش قطعا خیلیها را سر ذوق آورده که قطعه شعری بسرایند یا غزلی بخوانند و دستی بر سازی ببرند تا ایام خوش شود. حوضخانه سرای بدیع امروز و در شکل تازهاش نیز میتواند محفل گرمی برای دوستداران شعر و ادب باشد.
کشته بری در چند سبک مختلف، ایجاد شومینه مشبک و کاشی کاری هفت رنگ در کف از ویژگیهای خاص این قسمت است.
در قسمت زیرین سرا نیز سردابه ای وجود دارد که قسمت قابل توجهی از آن دقیقا با شکل و منطبق با سردابه قدیمی قرینه و بازسازی شده است. سقف سردابه جدید پس از بتن ریزی در کف حیاط ساخته شده است.
در این بخش ۴ دکه پیش بینی شده که قرار است ۴ هنرمند به طور دائمی در آنها مستقر شده و هنرهای اصیل ایرانی را کار و ارائه کنند. در بخش باقی مانده سردابه نیز پلهها که از بین رفته بوده با سنگی که در طول زمان دچار فرسایش آجر نشود کاملا به شکل قبل و با نمای آجری بازسازی شده است.
همچنین دو تنور یکی برای پخت نانهای قدیمی و سنتی و دیگری تنوری اتومات در آن بازسازی شده که میتوان انواع نانها را آنجا تست کرد. علاوه بر اینکه قرار است در این قسمت غذاهای لذیذ ایرانی به صورت لقمه جهت عصرانه برای متقاضیان سرو شود و آنها پس از خوردن لقمه ها در اتاق روبهرویی، لذت نوشیدنی های خنک و اصیل مانند سکنجبین خیار، عرقیات گیاهی و غیره را بچشند.
ایجاد یک آبنمای زیبا، معرق با کاشی های هفت رنگ، آجر کاری های تزیینی و کاشی کاری با نقاشی هفت رنگ در این قسمت انجام شده است.
۱۰ سال رنج و انتظار، قرنها افتخار از آخرین باری که گشتی در این سرا زدم دقیقا پنج سال گذشته است. آن زمان عملیات مرمت نیمه کاره بود و گشت گزارشگرانه در فضای آن ناخودآگاه رنگ غم و انتظار میگرفت. گشتهای گزارشگرانهای در فاصله سالهای ۸۵ تا ۸۸ که مستنداتش به قلم روزنامه نگاران مختلف این شهر و حتی خارج از آن بر دیوارهای دفتر سرای بدیع ثبت شده است.
مستنداتی که پدیدآورندگانشان به جز شرح گذشته و آینده و اجزای بنا همه بر یک چیز اتفاق نظر داشتهاند؛ اقدام ارزشمند مهندس بدیعی که برای هر چه زودتر به ثمر نشستن نیازمند یاری یاران دور و نزدیک بوده است. کمکهای دولتی وغیر دولتی که ظاهرا با وجود تلاش رسانهایها مالک سرا نتوانسته چندان از آن بهره مند شود و دربهترین حالتش به استفاده از چند وام سنگین و پر بهره ختم شده است!
اما امروز بالاخره پس از ۱۰ سال انتظارمهندس بدیعی میتواند درهای سرایش را به روی علاقهمندان بگشاید و با دیدن حیرت و شگفت زدگی بازدیدکنندگان و میهمانان، لبخندی از رضایت بر لبانش بنشیند. لبخندی که قطعا تلخی سالهای سخت دوران در عمقش پیداست اما شیرینی قرنها افتخار و شکوه، جاودانهاش خواهد ساخت.
گشت و گذار در سرای بدیع ، میتواند بهانه خوبی برای یک سفر کوچک درون شهری در یک عصر پاییزی در اصفهان باشد. لازم نیست چمدان و کوله پشتی برداریم چند خیابان آنطرفتر، بهانهی زیبایی برای زندگی در لحظههای تازه داریم.
مریم قدسیه
ایمنا
- افزودن دیدگاه جدید
- بازدید: 11687
- نسخه قابل چاپ
- ارسال به دوستان