فرشتگان بر فراز شهر

فرشتگان بر فراز شهر
گفتگو از: 
معمارنت

گفتگو با نرگس موسوی، تصویرگر

معمارنت
واژه‌ها اگر رنگ داشتند؛ اگر سایه روشن و پیچ و خم و امتداد داشتند، شاید کمتر نقاشی نقش می‌زد و تصویر می‌آفرید. زبان به صراحت و تمایز میل می‌کند اما هنر از این خصلت‌ها می‌گریزد. از همین رو است که مصاحبه با یک هنرمندِ نقاش وضعیتی تناقض‌آمیز را به نمایش می‌گذارد. سخن گفتن عموماً برای هنرمند دشوار است.
26 مرداد 94 در نمایشگاه نقاشی‌های نرگس موسوی خامنه با عنوان «فرشتگان بر فراز تهران» با او دربارۀ کار هنری‌اش و این نمایشگاه گفتگو کردم. این نمایشگاه شامل سه مجموعه از آثار این هنرمند است: دو مجموعۀ فرعی از تصویرگری‌های وی برای تقویم‌های سال‌های 93 و 94 و یک مجموعۀ اصلی شامل 13 اثر ذیل عنوان این نمایشگاه. در مجموعۀ اخیر شِماهایی از شهر تهران را می‌بینیم که خیال و واقعیت در آن‌ها به هم آمیخته است؛ شهری را می‌بینیم که دیوها و فرشته‌هایی غریب بر فرازِ آن در چرخش‌اند. نبردی گویا در کار نیست، اما صلحی هم نیست، نمایش‌گونه‌ای برپا است. نیروهای خیر و شر صحنه‌گردان‌ها و بازی‌های خود را دارند.

 

 
این چندمین نمایشگاه شما است؟
دومین. قبلاً در سال 1385 یک نمایشگاه داشتم.

آن نمایشگاه هم موضوع یا محورهای مشخصی داشت؟
نه. اما از تکنیک‌های متنوع‌تری در آن استفاده کرده بودم. عکس بود و نقاشی و کارهای گرافیکی. این نمایشگاه کمی تخصصی‌تر است.

ظاهراً آثار شما در این نمایشگاه چند دسته اثر متفاوت است. درست است؟
بله. اینجا سه مجموعه هست. یکی از مجموعۀ تصویرسازی‌های من برای تقویم سال 93 است که به اسم «سیمای چهارفصل من» چاپ شده بود و من برای این نمایشگاه شش تصویر از آنها انتخاب کرده‌ام. یک مجموعۀ دیگر شامل شش تصویرِ منتخب است که از تقویمِ سال 94ام به نام «درختان چهارفصل من» انتخاب کرده‌ام و اما بخش غالب کارهای این نمایشگاه 13 اثر در ابعاد 50 در 70 اند که با عنوان «فرشتگان بر فراز تهران» ارایه شده‌اند و این‌ها حاصل اقتباس و برداشت‌هایی از کتاب چاپ سنگیِ «عجایب المخلوقات» و ترکیب آن‌ها با تصاویری از شهر تهران اند.

همۀ آثارِ مجموعۀ اخیر تاریخِ تیر و مرداد امسال را دارند. آیا زمان محدودی برای آماده‌سازی آنها داشتید؟
این کارها را از اردیبهشت ماه شروع کردم. برای این نمایشگاه از ابتدا تصمیم داشتم روی کتاب عجایب المخلوقات کارکنم. یک بخشی از زمانم – چند هفته‌ای- به مطالعه گذشت، یکی بخشی به عکاسی از بناهای معماری شهر و زمانی هم برای کارهای گرافیکی روی این عکس‌ها صرف کردم. همۀ این کارها در این تاریخ‌هایی که روی آثار می‌بینید یعنی از اردیبهشت ماه به این طرف به خروجی رسیده‌اند.

شما خود را نقاش حرفه‌ای معرفی می‌کنید؟
نخیر. اصلاً خودم نمی‌توانم بگویم حرفه‌ای‌ام یا نه.

خوب چه عنوانی را برای خود مناسب‌تر می‌دانید؟
من بیشتر تصویرگر یا تصویرسازم. رشتۀ تحصیلیِ کارشناسی ارشدم هم تصویرگری بوده. تصویرگری فرق‌اش با نقاشی این است که در تصویرگری روایت اهمیت دارد. در واقع در تصویرگری عنصر روایی وجود دارد.

خوب. چرا تهران موضوع تصویرگری شما شده است؟
برای اینکه تهران شهر پرهیاهو و پیچیده‌ای است که من می‌شناسم. از کودکی من وقتی چراغ‌های روشن خانه‌های شهر را از خیابان می‌دیدم، همیشه تو ذهنم این سوال بود و الان هم هست که پشت این پنجره‌ها و درها چه می‌گذرد و همیشه ته ذهنم فکر می کردم که یک جدال خیر و شری هست که در این شهرِ شلوغ احتمالاً از جاهای دیگر پررنگ‌تر است. اخیراً به نظرم رسید که این حس‌ها و معناها را با کار روی تصاویرِ عجایب‌المخلوقات می‌توانم نشان دهم.

فکر نمی‌کنید این دوگانۀ خیر و شر به شکلی موجب ساده‌سازی واقعیت است؟ به تعبیر دیگر به نظر می‌آید که واقعیت اصلاً سیاه و سفید نیست.
من فکر می‌کنم این جدال خیر و شر خیلی اساسی است و از اول تاریخ هم بوده است. خیلی وقت‌ها پیروزی با شر بوده اما این ظاهری است چون پیروز نهایی خیر است.

اسم نمایشگاه هست «فرشتگان بر فراز تهران» اما در کارهای شما از تهران فقط چند تا ساختمان، المان شهری یا بنای یادبود دیده می‌شود. تهران چیزهای دیگری هم دارد بالاخره!
اولین چیزی که از تهران به ذهن ما می‌رسد و تهران را با آن می‌شناسیم شاید برج آزادی یا برج میلاد باشد. البته برای هر کسی یک چیزی می‌تواند باشد. در واقع این‌ها سمبل تهران اند.

در نقاشی از چه استادان یا هنرمندانی متأثر بوده‌اید یا الهام گرفته‌اید؟
به راحتی نمی‌توانم اسامی خاصی را بیان کنم چون به خاطر پدر و مادرم که هنرمند بودند از بچگی فضای زندگی ما به هنر آمیخته بوده؛ کلاس‌های نقاشی و نگارگری هم رفته‌ام و حتماً از استادانم متأثر هستم. اما شاید بزرگترین الگوهای من در هنر پدر و مادرم باشند.

در مورد اقتصادی بودن این کار سوالی دارم؛ آیا زندگی شما از راه نقاشی و تصویرگری می‌گذرد؟
اصلاً. اگه بشود بد نیست. خیلی هم خوب است. اما تا به حال این طور نبوده است.

اگر نقاش یا تصویرگر نمی‌شدید چه شغلی را انتخاب می‌کردید؟
من کلاً نوشتن را بیشتر از هر کار دیگری در جهان دوست دارم و گاهی چیزهایی می‌نویسم اما منتشر نمی‌کنم تا ببینم در آینده به کجا می‌رسم.پ

 

منابع: 

عکس‌ها از هنرآنلاین