امقاله شهر بدون زاغه ـ مراکش حاصل تبادل تجارب بین کارشناسان و محققان ایران، فرانسه و مراکش است که به دنبال مبادله تفاهمنامهای بین مهندسین مشاور طرح و معماری (از ایران) و موسسه ایرانشناسی فرانسه صورت گرفت.
در این مقاله نتایج سفر کارشناسان و محققان ایرانی به چند شهر اصلی مراکش و بازدید از سکونتگاههای حاشیهنشین و نیز طرحهای اسکان زاغهنشینان آمده است. ضمن آنکه جلسات متعدد تبادلنظر بین گروه ایرانی و محققان و مسئولین مراکشی و فرانسوی تشکیل گردد تا با استفاده از تجارب مراکش، برنامه آتی تبادل تجارب تعیین گردد.
سازمانها و نهادهای مراکش باهدف رسیدن به شهر بدون زاغه تا سال 2012 )تصمیم شاه در سال 2002 برای حذف زاغهها ظرف ده سال( کون از 21 محله زاغهنشین، در کازابلانکا برای 5 محله اقدام به جابهجایی اسکان مجدد کردهاند.
مقدمه:
داشتن سرپناهي مطمئن كه بتوان از شلوغي رنجآور زندگي شهري بدان پناه برد و مهمتر آنكه شبانگاهان در آن از غوغاي روز آسوده شد و سر بر بالين نهاد، نيازي بنيادين و حقي است فراگير. ليكن علیرغم تأكيد دائمی اكثر كشورها بهویژه كشورهاي موسوم به جهان سوم بر اهميت مسكن بهعنوان نيازي پایهای و حقي بنيادين، درصد قابلتوجهی از خانوارهاي شهري قادر به تأمين آن نيستند
ازاینروی مشكل یادشده روزبهروز پیچیدهتر شده و شرايط خانوارهاي بيشتر و بيشتري بحراني میگردد. معضل مسكن بيشترين فشار روحي و رواني را بر يكايك افراد خانواده وارد میآورد تا بدان جای كه در بين عوامل پدیدآورنده بسياري از آسیبها و مشكلات اجتماعي و اقتصادي به مشكلات ناشي از فقدان مسكن نيز اشاره میشود. فقط كافي است تا یادآور گردد كه نگارنده پس از بیستوچند سال پژوهش و مطالعه در باب اسكان غيررسمي و يا به بهطورکلی مسكن تهيدستان و لایههای پايين طبقه متوسط، بدون كمترين ترديدي مسكن را مهمترین معضل زندگي اكثريت خانوادههای طبقات متوسط و پايين ايران میداند...
ادامه مطلب...
کوهها باهماند و تنها، همچو ما باهم هستیم و تنها!
کوهها اسطورههایی که هم دلبرانه تو را فرامیخوانند و هم بیرحمانه تو را پس میزنند. اسطورههایی که دیدارشان لذتی وصفناشدنی دارد. این بار برای درک لذت دیدار «آناپورنا» در نزدیکی «پخارا» در کشور نپال میرویم. شوق دیدار بسیار زیاد است ولی میدانیم مسیر هم آسان نیست. جور باید کشید تا لذت دیدار به جان نشیند.
راهی میشویم. فرودگاه امام خمینی را به مقصد دبی و ازآنجا به «کاتماندو» ترک میکنیم. هنوز سال نو نشده و ما آمدنِ نوروز را احتمالاً در ارتفاعات هیمالیا به انتظار خواهیم نشست. بعد از سه و نیم ساعت پرواز، از دبی به کاتماندو، حدود ساعت شش و نیم صبح، با طلوع آفتاب، بر روی این سرزمین پرفرازونشیب مینشینیم. کاتماندو، پایتخت نپال، با جمعیتی حدود 5 میلیون نفر، در میان تپهماهورهای کوهپایههای هیمالیا گسترده شده است...
متن ویراسته سخنرانی در انجمن جامعهشناسی ایران ـ گروه شهر، در تاریخ 19 دیماه 1395
از اولین طرحهای جامع در کشور که در دهۀ 1340 تهیه شدهاند، تا کنون انتقادهای بسیاری شده است. برخی از این نقدها بهجا بودهاند و اما نه همۀ آنها. بعضی نقدها هیجانی بودهاند و معمولاً نقد به نظام سیاسی حاکم را به برنامههای خاصی که در آن دوره تهیه شدهاند تسری دادهاند. البته یک روش این است که طرحهای شهری را در پیوند با نظام سیاسیِ حاکم بازخوانی کنیم، اما در چنین خوانشی، منطق درونی نهادهایی مانند دانشگاه و شرکتهای مهندسین مشاور خصوصی را با منطقِ دستگاهِ دولت نباید یکی گرفت.
خروس می خواند:
باز کن پنجره را
تا بر اندیشه پار
نو نسیمی بوزد.
نمیخواهم شب عیدی از گذشته بگویم. برعکس، اما انگار قدیم خوری خوشمزه است. بچه که بودیم، یک هفته مانده به عید عصر پنجشنبه میرفتیم چهار باغ؛ کت و شلواریهای دم دروازه دولت. آیه بود که باید دو شماره بزرگتر خرید، چون ما تو رشد بودیم و هر روز قد و قواره این دست و پا از اندازه به در میشد.
پاساژ کازرونی، کفش ملی که تازه اومده بود و خیلی «اِلفَنتِن شُوهه» بود و بالا خره دم پل آذر، کنار خانه زاهدی و نرسیده به خانه آشوریها که حراج پیرایش بود، خانهای بود که فروشگاه شده بود و اندرونی و حیاط و بیرونی پر پیراهن و بلوزهای شیک.
اگر هنوز دیر نشده بود بستنی در کافه ماه و ساندویچ کالباس و سِوِنآپی که میرفت سال نو را به خانه بخت بیاورد. در چهار باغ غلغله بود. دو تا مغازه نزدیک مادی نیاصرم بود که ماهی دودی و میوههای عجیب و نوشابههای رنگی لیمونادهای «مهدی خان لیمونادی» را کنار نارگیل و رشته های خرما خرک می فروختند. چیزی نگذشت که دوره و زمانه عوض شد.
تجربه ساختمان پلاسکو برای گذار به سوي شهر ايمن منبع عكس: الف دال
فاجعه ساختمان پلاسکو سبب شد که افکار عمومی به یکی از مهمترین مسائل جامعه حساس شود؛ مسئلهای که تاکنون چندین بار بر اثر پیشامدهای گوناگونی چون بحرانهای طبیعی و رخدادهای شهری طرح شده و پس از مدتی به دست فراموشی سپرده شود. چگونه میتوانیم از نابسامانی موجود به سوی شهری ایمن حرکت کنیم؟
بررسی تجربه ساختمان پلاسکو برای گذار به سوی شهر ایمن
فاجعه ساختمان پلاسکو سبب شد که افکار عمومی به یکی از مهمترین مسائل جامعه حساس شود؛ مسئلهای که تاکنون چندین بار بر اثر پیشامدهای گوناگونی چون بحرانهای طبیعی و رخدادهای شهری طرح شده و پس از مدتی به دست فراموشی سپرده شود. چگونه میتوانیم از نابسامانی موجود به سوی شهری ایمن حرکت کنیم؟
عرصه ها ونهاد هاي شهري در تهران عصر مشروطه
نويسنده :هديه نوربخش
انقلاب مشروطه ایران رخ داد عظیمی است که بسیاری از شئون جهان ایرانی را با تحول بنیادی مواجه کرده است. شهر و فضاها و نهادهای آن، در کنار سایر قلمروهای عمل جمعی، عرصۀ این تحول بوده است.
در میان شهرهای ایران، انقلاب در تهران، با ظهور مدرنیزاسیون شهری در آن، صورت ویژه دارد در این شهر، گروه های مختلف اجتماعی.....
سواحل جنوبي ايران، به تعبيري، بدترين نوع آبوهواي كره زمين را دارد: گرم و مرطوب اما با كمترين ميزان بارندگي. دو فصل عمده گرم و معتدل را در اين خطه ميتوان تشخيص داد و به دليل ديرينگي اين آبوهوا، همه چيز، از گياه و حيوان گرفته تا انسان، با اين شرايط خو كردهاند.
گياهان در فصل معتدل، كه در عرضهاي شماليتر، زمستان است، ميرويند و در فصل گرم ابتدا به بر مينشينند و سپس، در حاليكه در سرحدات، رشدونمو به اوج ميرسد، در اینجا، دانههايشان به خواب تابستاني فرو ميروند. حيوانات نيز چنيناند و انسانها نيز، پيش از روزگار کنونی چنين بودند و رگههایی از این رفتار را میتوان هنوز هم در بومیان خطه جنوب یافت. انسانهاي بومي سواحل جنوب را ميتوان در فصل معتدل، فعال يافت و در فصل گرم خموده، و اين امر البته در تقابل با آهنگ زندگي در سرزمين اصلي فلات ايران و به سبب موقعيت بندري و پهلوگيري اين سواحل، در تقابل با فعاليتهاي اقتصادي ساير جوامع انساني بود.