آخرين ويراست"هنردرگذر زمان"ميراث هلن گاردنر

آخرين ويراست"هنردرگذر زمان"ميراث هلن گاردنر
نویسنده: 
محمد تقى فرامرزى

ميراث هلن گاردنر در سده ي بيست و يکم
ویراست چهاردهم کتاب هنردر گذر زمان نوشته ی خانم هلن گاردنر، به شکل گسترش يافته و تجديدنظرشده ي کنونی، در نوع خود نخستين و يگانه پژوهش جامع درباره ي تاريخ هنر به شمار ميرود. وقتي نخستين ويراست کتاب خانم هلن گاردنر در سال 1926 منتشر شد، او هرگز نميتوانسته است در تصور آورد که هشتاد و پنج سال بعد، مربيان و استادان هنر در سراسر جهان در کلاسهاي درسشان همچنان از اين اثر ارزشمند بهره ها ميگيرند. به بيان دقيقتر، اگر او امروز زنده ميبود، نميتوانست کتابي را که دهها سال پيش از اين، به پرخواننده ترين و آموزنده ترين کتاب تاريخ هنر، معماري و پيکره تراشي در دنياي انگليسي زبان تبديل شده و همچنان در آن جايگاه می درخشد، از کتابي که خود در آن سال منتشر کرده بود بازشناسد. در پنجاه سال گذشته، نويسندگان و پژوهندگان بسياري آمده اند و در آن اثر خلاقانه بازنگري کرده اند، بر دامنه ي موضوعي بحثها و فصلهايش افزوده اند، آن را سرزنده و روزآمد نگه داشته و همواره کوشيده اند در هر چاپ، الگويي با معيارهاي عاليتر از ديدگاه محتوا و انتشار کتاب از خود به يادگار بگذارند. من (در مقام بازنگری کننده و نویستدۀ آن در سی سال گذشته) امروز بسيار خوشحالم از اينکه ميشنوم استادان و دانشجويان، همزبان با يکديگر ميگويند همان سنت احترام انگيز کتاب نخست ادامه مي يابد، زيرا کتاب هنر در گذر زمان با تکيه بر آن سنتها بود که به گزينه ي شماره يکِ دوره هاي پژوهش در تاريخ هنر جهان تبديل شد. اميدوارم که اين ويراست چهاردهم بتواند جايگاه خود را به عنوان پرخواننده ترين کتاب تاريخ هنر نگه دارد و از برآوردن انتظارات و نیازهای جديد نيز فراتر برود.
ويراست چهاردهم، از هر جهت، تاريخ يکپارچه و جامع هنر و معماري به شمار ميرود، و به داشتن چيزي در حدود 1700 عکس، نقشه ي جغرافيايي و نقشه ي معماريِ تقريباً تمام رنگي (در متن انگلیسی) و بازچاپ شده بر طبق پيشرفته ترين معيارهاي وضوح و وفاداري به رنگ، از جمله به داشتن صدها تصوير، به خود مي بالد، که از آن ميان مي توان به مجموعه ي جديدي از عالي ترين عکسهایی اشاره کرد که در سالهاي 2009، 2010 و 2011 و در طي سه ماموريت در فرانسه و ايتاليا و انحصاراً براي هنر در گذر زمان گرفته شده است. دامنه ي موضوعيِ اين مجموعه ي جديد و خارق العاده ي مواد تجسمي، از ويرانه هاي برجا مانده از دوره ي روم باستان در جنوب فرانسه تا کليساهاي رومانسک و گوتيک در فرانسه و توسکان (ايتاليا) و نمازخانه ي مدرنيستيِ لوکوربوزيه در رونشان و مرکز پسامدرنيستي ژرژ پومپيدو و هرم لوور در پاريس نوسان دارد. در ويراست چهاردهم، از نقشه هاي معماري فوق العاده دقيق نيز بهره گرفته شده است..
در شرح عکسها و تصويرها، همچون ويراستهاي پيشين، انبوهي از اطلاعات شامل نام هنرمند يا معمار (چنانچه شناخته شده باشد)؛ عنوان رسمي (با حروف خميده يا ايرانيک) در صورتي که نامگذاري شده باشند؛ توصيف خود اثر يا نام ساختمان؛ ساختگاه يا محل توليد شيء يا موقعيت جغرافيايي ساختمان؛ تاريخ ساخت؛ مواد و مصالح به کاررفته براي ساخت و توليد؛ اندازه؛ و موقعيت يا محل نگهداري کنوني (چنانچه اثر يادشده در يک موزه يا مجموعه ي خصوصي باشد) ميشود. مقياس، نه فقط در کنار تمام نقشه هاي معماري (به روش معمول) به چشم مي خورد، بلکه در کنار هر عکس از فلان نقاشي، تنديس يا هر اثر هنري ديگر نيز ديده ميشود، که در نوع خود از ويژگيهاي مختص هنر در گذر زمان است. ابعاد آثار بررسي شده در ويراست چهاردهم، بسيارمتفاوت هستند و از پيکره هاي غول آساي کنده کاري شده بر سينه ي کوهها و پرتگاه ها، از نقاشيهاي نقش بسته بر سطوح کامل ديوارها و سقفها گرفته تا تنديسکهاي ريزاندام، سکه ها، و جواهراتِ در دست گرفتني نوسان دارند. گرچه ابعاد آثار، اشياء و نقاشيها در شرح عکسهاي آنها گنجانده شده است، تجسم اين ابعاد به شکلي که بتوان اندازه هاي واقعي را از آن درک کرد براي دانشجوياني که شخصاً نقاشيها و پيکره ها يا اشياء را نديده باشند، دشوار است. اين مقياسها، شيوه اي مؤثر و مستقيم براي در تصور آوردن بزرگي يا کوچکيِ فلان اثر هنري و اندازه ي نسبي آن در مقايسه با ديگر اشياء و آثار بررسي شده در همان فصل و سراسر کتاب در اختيار خواننده و بيننده مي گذارند.
هر فصل کتاب با يک صفحه ي کامل به نام نماي گسترده به پايان ميرسد، که مهمترين مشخصات هر دوره يا هر جنبش هنريِ بررسي شده در آن فصل به ترتيب و در قالب جمله ها و عبارتهاي کوتاه در آن گنجانده شده اند. تصويرهاي کوچکي از آثار برجسته، با چکيده ي نکات مهم مذکور همراه ميشوند. اما در ويراست چهاردهم با دو ويژگي نو در هر فصل آشنا ميشويم: زمانبندي يا خط زمان، که در آن چکيده اي از رويدادهاي مهم دوره ي بررسي شده (اين بار نيز با رعايت همان ترتيب بالا) و يک مقاله ي آغازگر فصل درباره ي يک نقاشي، تنديس، يا ساختمان برجسته و شاخص گنجانده شده است. اين مقاله هاي ژرف نگرانه که در متن کتاب با عنوان در قاب زمانه مشخص شده اند، با يک بررسي کلي همراه هستند.
نگارنده، مجموعه ي ويژه اي از مطالب آموزشيِ مقدماتي در زمينه ي اصطلاحات معماري و روشهاي ساختمان سازي در عصر باستان و سده هاي ميانه و در زمينه ي اسطوره شناسي و دين فراهم آورده است: اين اطلاعات براي درک موضوع تاريخ هنر پس از سال 1300 ميلادي، چه در غرب چه در شرق، ضرورت دارد. موضوعات بررسي شده در اين چهارگوشه هاي افزوده ي ويژه عبارتند از طراحي معابد يونانيـ رومي و شيوه هاي معماري و ستون سازيِ کلاسيک (باستاني)؛ قوسها و طاقها؛ کليساهاي باسيليکايي؛ کليساهاي داراي نقشه ي متمرکز؛ خدايان و الاهگان کوه اولمپ؛ زندگاني مسيح در هنر؛ آئين بودا و موضوع شناسي بودائي؛ و آئين هندو و موضوع شناسي هندوئي.
با افزوده شدن مقاله هاي نيم صفحه اي يا تمام صفحه اي با پس زمينه ي متمايز، پيوند بين مقاله ها و متن اصلي کتاب از هر زماني محکم تر شده است. همگام با اين يکپارچه سازيِ بزرگتر، عکسهايي از آثار هنري مهمِ بررسي شده در متن اصلي گنجانده شده اند که موضوع بررسي شده در مقاله هاي يادشده را نيز مجسم مي سازند. اين مقاله ها به شش گروه بزرگ تقسيم ميشوند:
در مقاله هاي مرتبط با مباني معماري، دانشجويان با شالوده اي محکم و معتبر براي شناخت معماري آشنا ميشوند. اين بحثها، توضيحاتي فشرده همراه با نقشه ها و نمودارهايي از جنبه هاي اصلي طراحي و اجرا هستند. اطلاعات گنجانده شده در اين مقاله ها براي شناخت فناوري و روش شناسي معماري ضرورت دارد. مسائل مربوط به گونگي و چراييِ پيدايش و تحول شکلهاي گوناگون، مسائلي که معماران فراروي خود داشتند، و راه هايي که براي حل آنها به کار گرفتند نيز در اين مقاله ها بررسي شده اند. موضوعات بحث در اين مقاله ها عبارتند از: مصريها اهرام را چگونه ساختند؛ شيوه هاي معماري و ستون سازي در يونان باستان چگونه پديد آمدند؛ ساختمان سازي با به کارگيري بتون از چه تاريخي در امپراتوري روم آغاز شد؛ و طراحي و اصطلاحات مرتبط با مساجد، استوپاها،  و کليساهاي گوتيک چگونه آغاز شدند و شکل گرفتند.
در مقاله هاي مرتبط با مصالح و اسلوبهاي کار، مواد گوناگوني که هنرمندان از دوره هاي پيشاتاريخي تا عصر جديد به کار گرفتند، بررسي ميشود. از آنجا که مواد و مصالح، غالباً در ويژگيهاي آثار هنري مؤثر واقع ميشوند، در اين بحثها نيز اطلاعات ضروري درباره ي چراييِ پيدايش و شکل گيري بسياري از يادمانهاي تاريخي به صورت امروزي گنجانده ميشود. تنديسهاي مفرغينِ ميانخالي؛ نقاشيهاي ديواري؛ ابريشم چين؛ منسوجات منطقه ي کوه هاي آند؛ کاشي/معرق کاري اسلامي؛ سوزن دوزي و پرده هاي نقش بافت؛ چاپ نقش تيزآبي و کنده کاري و ليتوگرافي؛ و عکاسي با به کارگيري داگرئوتيپ و کالوتيپ، از جمله موضوعات پرشمار بررسي شده به شمار ميروند.
در مقاله هاي مرتبط با دين و اساطير، دانشجويان با عناصر اصلي دينهاي بزرگ جهان اعم از کهن و نو، و شيوه هاي بازنمايي موضوعات ديني و اساطيري در هنرهاي نقاشي و پيکره تراشي تمام دوره ها و سرزمينها آشنا ميشوند. اين بحثهاي مربوط به دستگاه هاي اعتقادي و موضوع شناسي، خوانندگان کتاب را به شناخت هرچه ژرف ترِ برخي از بزرگترين آثار هنريِ آفريده شده به دست بشر تا عصر کنوني مجهز ميسازد. اين موضوعات شامل خدايان و الاهگان مصر، بين النهرين، يونان و روم؛ زندگاني مسيح در هنر؛ بودا و آئين بودا؛ حضرت محمد(ص) پيامبر مسلمانان و دين اسلام؛ و دين آزتکها ميشود.
در مقاله هاي مرتبط با هنر و اجتماع، بافتهاي تاريخي و اجتماعي، سياسي و فرهنگي و دينيِ هنر و معماري به بحث و بررسي گذاشته ميشود. در پاره اي موارد، يادمان هايي ويژه و برگزيده شالوده ي بحث درباره ي موضوعات گسترده تر قرار ميگيرند، مانند زماني که از سنگ نوشته ي يادبودي هِگِسو بهشکل يک سکوي پرتاب براي کاوش در نقش زنان در جامعه ي يونان باستان بهره گرفته ميشود. در يک مقاله ي ديگر درباره ي اين نکته بحث و بررسي ميشود که چگونه ارزيابي امروزينِ آثار هنري از سوي مردم ميتواند با ارزيابي هاي جامعه ي آفريننده ي آن آثار به اتکاي بررسي مسائلي که بازار معاصر براي يافته هاي باستان شناختيِ فاقد سند و مدرک پديد آورده است تفاوت داشته باشد. ديگر موضوعات بررسي شده در اين مقاله ها عبارتند از موميايي کاري مصري؛ زنان اِتروسک (اتروريايي)؛ شمايلهاي بيزانسي و جنبش شمايل شکني؛ آموزش هنر در ايتالياي دوره ي رنسانس؛ سالنها و نمايشگاه هاي مستقل آثار هنري در سده ي نوزدهم؛ بازي با توپ در آمريکاي ميانه؛ فرهنگ درباري ژاپن؛ و هنر و رهبري در افريقا.
در مقاله هاي مرتبط با منابع مکتوب، مهمترين اسناد تاريخيِ روشنگر در زمينه ي يادمانهاي بزرگ هنر و معماري در سراسر جهان بررسي و تشريح ميشود. در عبارات نقل شده از اين منابع، صداهايي از روزگاران سپري شده مجال پيدا ميکنند و بي واسطه به گوش خواننده ي کتاب ميرسند، و او را به گونه اي روشن و بي همتا با ژرفاي آفرينش آثار هنري، به کمکِ انواع ابزارها، مواد و مصالح، آشنا ميسازند. به عنوان نمونه ميتوان به رساله ي برنار کلروويي درباره ي پيکره تراشي و تزيين ساختماني در کليساهاي سده هاي ميانه؛ زندگينامه هاي آنيباله کاراتچي و کاراوادجو بهقلم جوواني پييترو بِلوري؛ و متنهايي اشاره کرد که گذشته در آنها جان ميگيرد و به ميدان مي آيد، مانند گزارشهاي شاهدان عينيِ فوران کوه آتشفشاني در عصر امپراتوري روم و مدفون شدن شهر پومپئي در زير گدازه ها، و آتش سوزي بزرگي که در انگلستان سده هاي ميانه به نابودي کليساي کنتربري انجاميد.
و سرانجام در مقاله هاي مرتبط با هنرمندان درباره ي هنر، هنرمندان و معماراني از سراسر تاريخ درباره ي نظريه ها و تکتک آثار خود به بحث ميپردازند. نمونه هايي از اين هنرمندان و معماران عبارتند از سنان بزرگ از معماران دولت عثماني در عهد سلطان سليم دوم که از طراحي مسجدي براي اين سلطان سخن ميگويد؛ لئوناردو داوينچي و ميکلآنجلو که درباره ي ارزشهاي نسبي نقاشي و پيکره تراشي بحث ميکنند؛ آرتميزيا جنتيلسکي که درباره ي مسايل فراروي خود در مقام يک زن نقاش سخن ميگويد؛ ژاکـ لوئي داويد که موضوع نوکلاسيسيسم را بررسي ميکند؛ گوستاو کوربه که رئاليسم را بررسي ميکند؛ آنري ماتيس که رنگ را ميکاود؛ پابلو پيکاسو که از کوبيسم سخن ميگويد؛ ديهگو ريورا که درباره ي هنر براي توده هاي مردم بحث ميکند؛ و خانم جودي شيکاگو که درباره ي اثر دوران ساز خود مهماني شام به کندوکاو ميپردازد.
نگارنده در هر ويراست جديد هنر در گذر زمان، سازماندهي بنيادين کتاب را نيز از نو ارزيابي ميکند. در ويراست چهاردهم، داستان پيوسته ي تاريخ هنر در اروپا و آمريکا ديگر با «گشت و گذارهاي» انحرافي به قاره هاي آسيا، افريقا و اقيانوسيه از هم نمي گسلد. بررسي هنر و معماري آخرين دهه هاي سده ي بيستم و دهه ي آغازين سده ي بيست و يکم به شکلي بنيادين بازآرايي و از نو ساماندهي شده است. در اين ويراست، فصلهاي جداگانه اي به بررسي هنر و معماري دوره ي 1945 تا 1980 و دوره ي 1980 تا امروز اختصاص يافته است. گذشته از اين، دومين فصل (فصل 31 با عنوان «هنر معاصر در جهان») ديگر فقط به هنر غربي محدود نمي­ شود بلکه هنر و معماري سه دهه ي گذشته در قالب يک پديده ي چندوجهي و جهاني در آن بررسي ميشوند.
تکميل کننده ي اجزاء کل کتاب، بخش بسيار گسترش يافته ي کتابشناسي آن به زبان انگليسي با چندصد عنوان جديد، شامل آثار کلي و فهرست فصل به فصلي از مطالعات متمرکزتر؛ واژه نامه اي حاوي تعاريف و توضيحات لازم براي تمام اصطلاحات چاپ شده با حروف خميده (ايتاليک) در کتاب.

تدوين و تدريس تاريخ هنر
با وجود تغييرات و نوآوري هاي اجراشده در اين ويراست جديد، در برخي اجزاي آن هيچگونه تغييري داده نشده است، که از آن ميان ميتوان به انديشه و اعتقادي بنيادين اشاره کرد که دهها سال پيش از اين راهنماي کار خانم هلن گاردنر قرار گرفته بود: مهمترين هدف هر درسنامه ي مقدماتيِ تاريخ هنر بايد کمک به تقويت درک و شناخت انواع گوناگون آثار هنريِ مهم از ديدگاه تاريخي، از تمام دوره ها و تمام بخشهاي اين کره ي خاکي باشد. به علت عمر طولاني و گوناگونيِ فراوان در شاخه هاي تاريخ هنر، هر پژوهنده اي وسوسه ميشود که مسئوليت بازگويي داستان آن را به گروه بزرگي از متخصصان بسپارد. نخستين ناشر هنر در گذر زمان، همين روش را در آماده سازي نخستين ويراست آن پس از مرگ خانم هلن گاردنر در پيش گرفت، و امروزه به معياري براي گزينش روش آماده سازي پژوهشهاي مقدماتي تاريخ هنر تبديل شده است.
اما دانشجويان رشته ي هنر قوياً اعلام ميدارند که همين پيچيدگي تاريخ جهانيِ هنر، لحظه به لحظه بر اهميت اين نکته مي افزايد که اگر دانشجويان قرار است موضوعي چنين متنوع و پيچيده را فراگيرند و بر آن مسلط شوند، داستان آن بايد با يک صداي محکم و يکپارچه بيان شود. به اعتقاد نگارنده، خانم هلن گاردنر از شنيدن اين خبر که ويراست چهاردهم کتاب هنر در گذر زمان را يکبار ديگر فقط يک داستانگو شرح ميدهد بسيار خوشنود خواهد شد: آن هم داستانگويي که در بخش بزرگي از کتاب، از مشاوره ي ارزشمند بيش از صد بازنگري کننده و منتقد و ديگر مشاوراني برخوردار بوده است که نگارنده چنانکه بايد و شايد از ياري هايشان در پايان همين پيشگفتار قدرداني کرده است.
من همچنان بر اين باورم که مؤثرترين شيوه ي بيان داستان هنر در گذر زمان، به ويژه براي هرآنکه نخستين بار به مطالعه و پژوهش در تاريخ هنر ميپردازد، عبارت است از سازماندهيِ مجموعه ي گسترده ي نقاشيها، تنديسها، ساختمانها و ديگر کارهاي هنر بر طبق تمدنهاي پديدآورنده ي آنها و بررسي هر اثر به يک ترتيب تقريباً تاريخي. اين شيوه، فقط از آزمايش زمانه سربلند برنيامده است. بلکه مناسب ترين شيوه براي بازگويي و روايت کردن تاريخ هنر است. اصل بنيادينِ شيوه ي نگرش من به هر دوره ي تاريخ هنر آن است که تنوع پُردامنه در تغييرشکل و معني آثار هنري و ساختمانهايي که مردان و زنان در طي 30,000 سال گذشته آفريده اند، تا حدي بسيار زياد پيامد اوضاع و احوالي است که هنرمندان و معماران در آن به کار ميپرداختند. به اين ترتيب، هر روايتِ تاريخ بنيان، مناسبترين روايت براي بيان و تشريح تاريخ جهانيِ هنر است زيرا به نويسنده اجازه ميدهد هر اثر بررسي شده را در بافت و زمينه ي تاريخي، اجتماعي، اقتصادي، ديني و فرهنگي اش بگنجاند. اين، سرانجام، همان چيزي است که تاريخ هنر را از درک و ستايش هنر متمايز ميگرداند.

فرِد س. کلاينر

دکتر فرِد س. کلاينر Fred S. Kleiner (از دانشگاه کلمبيا) ويراستار و نويسنده ي همکار ويراستهاي دهم تا چهاردهم کتاب هنر در گذر زمان: تاريخ جهاني هنر، و ويراستهاي يکم تا سوم هنر در گذر زمان: تاريخ فشرده، به اضافه ي صد و چند کتاب و مقاله در زمينه ي هنر و معماري يونان و روم است، که از اين ميان ميتوان به تاريخ هنر روم اشاره کرد. بيش از سه دهه است که به تدريس در دوره ي پژوهش در تاريخ هنر اشتغال دارد: نخست در دانشگاه ويرجينيا و سپس (از 1978 به بعد) در دانشگاه باستن، که در حال حاضر نيز استاد تاريخ هنر و باستان شناسي و کرسي گروه آموزشي تاريخ هنر و معماري آن است. از 1985 تا 1998 سردبير ارشد نشريه ي  American Journal of Archaeology (مجله ي باستان شناسي آمريکا) بود. پرفسور کلاينر که از سالها پيش در نزد دانشجويان به عنوان استادي الهام بخش و شيفته ي دانشجويان خود شهرت يافته بود جايزه ي مِتکاف براي استادان ممتاز در تدريس را از دانشگاه باستن و جايزه ي کالج را براي مشاوره در رشته هاي علوم انساني در سطوح کارشناسي در سال 2002 دريافت کرد، و تاکنون نيز دوبار جايزه ي مدرس برجسته را از کالج هنرها و علوم دريافت کرده است. در سال 2007 به عضويت انجمن عتيقه شناسان لندن برگزيده شد و در سال 2009 به پاس يک عمر کوشش موفقيت آميز در عرصه ي پژوهش، تأليف و تدريس، به عضويت انجمن متن و پديدآورندگان دانشگاهي درآمد.

از ديگر آثار فرِد کلاينر ميتوان به کتاب تاريخ هنر روم اشاره کرد که در سال 2007 برنده ي جايزه ي تِکستي براي تأليف و انتشار يک کتاب جديد درسي در سطح کالج و در رشته ي علوم انساني و اجتماعي شد. پروفسورکلاينر در اين کتابِ موثق و سرشار از تصاوير گويا، مسير پيشرفت هنر و معماري روم را از تأسيس شهر رُم (پايتخت امپراتوري روم) به دست رومولوس در سده ي هشتم پيش از ميلاد تا مرگ قسطنطين اول در سده ي چهارم ميلادي با اختصاص دادن چند فصل از آن به شهرهاي پومپئي و هرکولانوم، اوستيا، هنر و معماري تدفيني و ولايتي، و کهن ترين هنرهاي مسيحي رديابي ميکند. ويراست چهاردهم کتاب هنر در گذر زمان نيز، شامل يک فصل مقدماتي درباره ي هنر و معماري اِتروسکها و يونانيان جنوب ايتاليا و سيسيل ميشود.

ترجمه ي آخرين ويراست انگليسي کتاب پُرآوازه ي هنر در گذر زمان: تاريخ کامل هنر جهان به زبان فارسي پس از گذشت سه دهه از انتشار نخستين ويراست آن در سال  1365 (از متن انگليسيِ چاپ شده در سال 1975)، همواره آرزوي مترجم بوده است. در سال 2001 ويراست يازدهم آن را ترجمه کردم و قرارداد آن را روي ميز ناشران پيشين همان ترجمه ي کهنه شده گذاشتم، که آنها، به هر دليل، توجهي نکردند و به انتشار همان کتاب ادامه دادند.
با سپاس از عمري که به من ارزاني شد، اينک ترجمه ي ويراست چهاردهم (2013) متن انگليسي کتاب را به دوستداران آن پيشکش ميکنم. درباره ي سابقه ي تاريخي و ارزشهاي آموزشي کتاب، تغييرات جديد در مقايسه با ويراستهاي پيشين، و بسياري نکات ديگر، آقاي فرِد س. کلاينر به قدر کافي در مقدمه ي ويراستار سخن گفته است. همچنان که ديده ميَشود، سپاهي از استادان، پژوهندگان، عکسبرداران، طراحان نقشه، دانشجويان، منتقدان، مورخان هنر، و ديگران در شکل گيري نهايي اين کتاب نقش داشته اند. من نيز بسيار شادم که اينک دستاورد بزرگ آنها در قالب ترجمه اي يکپارچه با معادلها، اصطلاحات، عبارات، توصيفها، و اعلامي يکنواخت آماده شده است و در دسترس علاقه مندان هنر، به ويژه پژوهندگان هنر و تاريخ هنر، استادان دانشگاهها (که بيشترشان با اين کتاب و نويسندهي آن آشنا هستند)، دانشجويان هنر و شاخه هاي گوناگون آن، فارغ التحصيلان هنرمند يا شاغل و دست اندرکار هنرآفريني، هنرپروران، نهادهاي دولتي و خصوصيِ هنر، کتابخانه ها، موزه ها، مجموعه داران، دارندگان چاپ کهنه ي پيشين، و همه ي ايرانيان هنرمند پراکنده در سراسر ميهن و جهان گذاشته ميشود.
در ساختار فارسي کتاب، منابع به کاررفته براي نقل جملات يا عباراتي از نويسندگان و محققان ديگر را مترجم از پايان کتاب به زير صفحاتي آورده است که در آنها جمله يا عبارتي از آن منابع نقل ميشود. به اين ترتيب، مشاهده ي منابع و ارزيابي و شناخت آنها از سوي خواننده آسانتر و انتقال آنها به درون متن نيز به کاري مفيد تبديل ميشود. واژه نامه ي توصيفي کتاب، در نوع خود، کاملترين واژه نامه اي است که با توصيفهاي موجز و دقيق و شماره ي صفحه يا صفحاتي که هر واژه در آن(ها) به کاررفته است، با دقت فراوان تدوين و بر کتاب افزوده شد. اين واژه نامه براي آناني که به منابع انگليسي در مطالعات گسترده تر مراجعه مي کنند مرجعي با امکان دسترسي سريع و تسهيل کننده است کتابشناسيِ ويراست انگليسي، پس از واژه نامه گنجانده شده است و منابع مرتبط با تکتک فصلها را نشان ميدهد. نمايه، آخرين جزء در صفحات پاياني کتاب است.
من کار ترجمه را يک تنه،  با بهره گيري از تجربه اي چهل و چندساله در ترجمه ي آثار هنري، و با رعايت دقيق يک برنامه ي کار روزانه به پايان رساندم. حروفچيني و صفحه آرايي کتاب شامل جاگذاري عکسها و نقشه ها و تمام ظريفکاري هاي ضرور براي واژه نامه، نمايه، صفحات مقدماتي، و شرح عکسهاي گوناگون را خانم ليلا طيبي به دقت و خستگي ناپذيرانه به سرانجام رساندند. ناشر جديد کتاب، آقاي سيروس لرستاني، همواره در انديشه ي آماده سازي کتابي با درنظرگرفتن تمام دستاوردهاي نرم افزاري براي صفحه آرايي، طراحي، اصلاح کيفيت عکسها، انتخاب کاغذ متناسب با حجم کتاب، و جلدسازي با توجه به وزن کتاب و ازهم نپاشيدن شيرازه ي آن بود و در اين راه گام هاي شايسته برداشت. با توجه به مخاطبان کتاب، انتشار تمام رنگيِ آن، به علت محدودبودن شمارگان چاپ کتاب در ايران، کاري به دور از منطق اقتصادي بود. صفحاتي از کتاب، بيشتر شامل نقشه ها، رنگي و روي کاغذ گلاسه از نوع مات چاپ شد. حجم کتاب فارسي از حجم کتاب انگليسي بيشتر نشد، بلکه حروفچيني و صفحه آرايي هنرمندانه و هدايت شده به يک صرفه جويي هشتادصفحه اي انجاميد.
اما چاپ عکس سياه و سفيد در کتابي چون اين در رديف کتاب هاي ارزانتر و تامين کيفيت کافي براي آن، در ايران همواره يک مشکل بوده و در بسياري از کتابها به چيزي در حد فاجعه انجاميده است. با چنين زمينه اي در ذهن، ناشر خستگي ناپذير، اين بار از هرآنکه در دسترس بود درباره ي چگونگي اصلاح و ارتقاي کيفيت عکسهاي سياه و سفيد و رنگي پرس وجو کرد. روزي از اين روزها، و درلحظاتي که پرس وجوهاي ناشر و، به دنبال آن، توضيحات نادرست و سرسري به ناشر آغاز شده بود، شخصي ديگر حضور داشت که گويا مقدر بوده است که چنين لحظه اي پيش آيد و او صداي ناشر پرسشگر و توضيحات نادرست و سرسري آن پاسخگو را بشنود. اين انسان والا و هنرمند، که همه ي توان و ذوق و تجربه اش را بي هيچ توقعي براي اصلاح عکسها، آموزش ناشر و صفحه آرا به کار آورد، آقاي هوشنگ جاهد است که دانشي بيکران در طول چهل و چند سال کار اندوخته است. عکسها و نقشه هايي که تمام جزيياتشان ريزبه ريز ديدني و تشخيص دادني شده است، از نور دانش، تجربه ي طولاني، و خلاقيت هنرمندانه ي آقاي جاهد روشني گرفته اند.
نمونه خواني، غلط گيري، و يکنواخت سازيِ کل متن، بيش از هفت ماه از وقت مترجم، ناشر، و حروفچين کتاب را به خود اختصاص داد. من خود، کتاب را سه بار خوانده و تصحيح و بازتصحيح کرده ام. اميدوارم خواننده بسيار کم به خطاهاي حروف چيني يا خطاهاي ناخواسته بر اثر دخالت کامپيوتر برخورد کند. ترجمه ي کامل متن و شرح عکسها نيز دو سال تمام به درازا کشيد. براي تحقق يافتن چنين پروژه اي، مترجم 30 ماه تمام، بيرون از خانه، در دفتري با يک کتابخانه ي تخصصيِ شخصي و داراي معتبرترين منابع مرجع هنر و فرهنگهاي موضوعي به اضافه ي امکان دسترسي به اينترنت، کارکرد. با اين همه، از خوانندگان کتاب خواهشمندم اگر به هرگونه غلط چاپي برخوردند آن را به مترجم (به نشاني ايميل motafaramarzi@yahoo.com) يا ناشر اطلاع دهند.
در اين مدت، اعضاي خانواده نيز به شکلي ديگر وجود چنين باري را بر دوش من و خودشان احساس کردند. اصل کتاب را، فقط چند روز پس از انتشار، دخترم وينا از فرانسه به ناشر آن در آمريکا سفارش داد و بلافاصله، در سفري که به ايران داشت، آن را با خود به ايران آورد. من حتي بسياري از روزهاي جمعه را به کار ترجمه در خانه اختصاص دادم، که اين نظمي ديگر را به زندگي خانواده (همسرم گلي رحمانيان و دخترم رايا) تحميل ميکرد. وقتي دو دختر ديگر (نينا از فرانسه و وينا از آمريکا) براي ديدار خانوادگي به ايران مي آمدند اين نظم جديد را احساس مي کردند. اين سخن گرچه کافي نيست، از بردباري و همراهي آنها سپاسگزارم.