معماری روایت، برای بازنمایی رخدادهای شهر و معماری

معماری روایت، برای بازنمایی رخدادهای شهر و معماری
نویسنده: 
معمارنت
معمارنت

معمارنت - معمارنت در سال 1394 اقدام به تأسیس دفتری به نام روایت شهری در سایت خود کرد تا روایت‌های شما را از فضاها و بناهای شهری جمع‌آوری نماید.
در اولین مطلب دفتر روایت‌ شهری در معمارنت آمده بود: شهر، خودِ زندگی است و در شناخت آن، توجه به موضوع‌هایی چون کالبد، ساختمان، ترافیک، زیرساخت و جزآن‌ها، هستی این زندگی را فرو می‌کاهد. شهر، به‌جز آن‌ها، بستر وقوع مناسبات انبوهی از انسان‌ها است که در درون آن هستی، گذشته، آینده، آرزو، عشق، دوستی، دشمنی، نفرت، خاطره، منفعت، مالکیت، قلمرو، و همه چیز آن انسان‌ها جای گرفته است.

 راه حل اندیشمندان، در برش زمانی کنونی در ابتدای سده بیست و یکم، فراهم سازی امکان درک همه جانبه و برقراری پیوند میان گفتمان‌های موجود جامعه و کوشش برای یافتن اندیشه‌ای فلسفی برای شهر است. این راه حل، متضمن برقراری امکان و مجال گفت‌وگو و مقایسه در فضای بینامتنی رشته‌هایی همچون فلسفه، جامعه‌شناسی، اقتصاد، سیاست، معماری، مهندسی‌های مرتبط با شهر و جز آن‌ها است.
روایت شهری، مستندسازی تجربه زندگی شهری و ایجاد هویت روایی برای شهر است. هیچ روایتی کامل نیست، تنها، برشی لحظه‌ای از زندگی است. روایت‌ها به مخاطبان یادآوری می‌کنند که بی‌شمار انسان‌هایی که در هر روز از کنار آنان می‌گذرند، دنیایی دارند که باید به رسمیت شناخته شوند. روایت‌ها، شاید بتوانند تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران را با فضاهای مداخلاتی آنان نزدیک‌تر سازند، که هر اقدام آنان چه دنیاهایی را تغییر می‌دهند و یا برهم می‌زنند. با برهم‌گذاری این روایت‌ها است که می‌توان هر دم تصویر کامل‌تری از زندگی ـ شهر به‌دست آورد .تاکنون، کتاب‌های چندی در این باره نوشته شده ونشست‌های گوناگونی برای شهرخوانی، بازنمایی فضاهای شهری و انسانی در متون ادبی و بررسی مطالعات میان رشته‌ای برگزار شده اند. کتاب «سواد روایت» نوشته اچ. پورتر ابوت با ترجمه رویا پورآذر و نیما اشرفی که در سال 1397 توسط نشر اطراف به چاپ رسیده به توصیه اهل‌قلم منبعی سودمند و آموزنده است.
ابوت  روایت را، طرح پرسشی درست برای راست نمایی ، چگونگی اندیشیدن، باز نمایی رخداد‌هادر زمان و مکان، تاریخ به مثابه روایت گذشته، انتخاب هدف وحقیقت، اقتباس حقیقت، بازنمایی کشمش‌ها، ابزاری برای دانستن وگفتن وپدیده ای جهانی، فرا تاریخی وفرافرهنگی می داند.  
امید است معرفی کتاب «سواد روایت»که به مباحث عمومی روایت می پردازد بتواند به پربار کردن روایت‌های معماران و شهرسازان از شهر،فضاها و بناها هم یاری رساند.

در ابتدای کتاب سواد روایت از قول ناشر که تمرکزش برآثار تالیفی و ترجمه در حوزه روایت است آمده: «تعریف ما از داستان واقعی یا مستند، ژانر ترسناک، کارآگاهی، رمانتیک یا مانند این‌ها انتظاراتمان را می‌سازد و معیارهایی برای نقد در اختیارمان می‌گذارد.
اما این تعریف‌ها از کجا می‌آیند، تا چه اندازه قابل اعتمادند و اعتبارشان را چطور می‌توان محک زد؟
روایت چیست؟ به چه کار می‌آید؟ چه طور به زندگی و متن‌هایی که می‌خوانیم شکل می‌دهد؟ ارائۀ تعریف علمی و معتبر اصطلاحات روایی رایج ضرورتی انکارناپذیر به نظر می‌رسد. نویسندۀ کتاب با وسواس و دقت فراوان معماری روایت را از اولین سنگ بنای آن بررسی می‌کند و روایت را در تمام جوانب زندگی روزمره ما جاری و ساری می‌داند. مثال‌های فراوان کتاب از آثار ادبی که با ملاحظۀ فراوان نویسنده برای لو ندادن داستان‌ها همراه است، بحث‌های کتاب را از خشکی متون آکادمیک رها کرده و خواندن آن را برای مخاطب شیرین می‌سازد.
اچ. پورتر ابوت استاد بازنشستۀ گروه زبان انگلیسی دانشگاه ایالتی کالیفرنیا است. آثار او عبارتند از داستان ساموئل بکت: فرم و پیامد آن، خاطرات: نوشتن به مثابه کنش و بکت از بکت می‌نویسد: نویسنده در امضا.
ابوت مخاطب و علائق‌اش را به خوبی می‌شناسد و بهرغم شادابی متن از سادهسازی بیش از اندازۀ آن پرهیز می‌کند، چالش‌های پساساختگرایی را که در نظریۀ روایت وجود دارند به دقت و نکته بینی فراوان توضیح می‌دهد و می‌کوشد این نکتۀ مهم را در نگاه خواننده برجسته سازد که قرار نیست مباحث مناقشه برانگیز روایت به راحتی حل و فصل شوند».
مولف نیز در مقدمه توضیح می‌دهد که «هدف این کتاب کمک به خوانندگان برای یافتن پاسخ به این پرسش‌ها است: روایت چیست، چه طور ساخته می‌شود، بر ما چه تأثیری دارد، ما چه طور بر آن تأثیر می‌گذاریم، چه طور منتقل می‌شود، چگونه با تغییر رسانه یا بافت فرهنگی، روایت هم عوض می‌شود و چطور نه تنها در هنر بلکه در همه جای زندگی روزمرۀ انسان‌ها و در طول روز بارها خودش را نشان می‌دهد».
مباحث فصل‌های ابتدایی کتاب بین فعالیت‌های هنری و مقولات روزمره پیوسته در رفت و آمد است. کتاب حاضر توصیفی است، نه تجویزی. از لحاظ چیدمان مطالب، مقدمات روایت را از ساده به دشوار ارائه می‌کند؛ از مؤلفه‌های روایت در فصل‌های دو و سه گرفته تا تأثیرات متعدد روایت، از جمله قدرت بلاغی بسیار زیاد آن و مفهوم مهم «فرجام یا بستار»، در فصل‌های چهار و پنج. فصل ششم به روایتگری و نقش کلیدی راوی می‌پردازد.
فصل هفت و هشت مسائل مربوط به تفسیر روایت را پی می‌گیرد و موضوع بحث را از قدرت راوی به قدرت خوانندگان و مخاطبان می‌کشاند. از این منظر، روایت همواره مسیری دو طرفه است. بدون همکاری و تعامل ما، هیچ روایتی نیز وجود نخواهد داشت. از یک طرف، اجازه می‌دهیم روایت در ما دخل و تصرف کند، و از طرف دیگر ما هم در روایت دخل و صرف می‌کنیم. فصل‌های مذکور به تعامل مخاطب و روایت در طی فرایند تفسیر می‌پردازد و به ویژه در فصل هشت به سه شیوۀ کاملاً متفاوت خوانش اشاره می‌کنیم که همگی درگیرش هستیم: خوانش‌های قصدگرا، نشانیاب و اقتباسی.تفاوت‌های میان این خوانش‌ها مهم است و باعث می‌شود برداشت‌های متفاوتی از معنای روایت شکل بگیرد.
فصل نهم به این موضوع می‌پردازد که رسانه‌های گوناگون چه تغییری در روایت ایجاد می‌کنند و این که وقتی شما داستانی را از یک رسانه به رسانۀ دیگر می‌برید، چه اتفاقی می‌افتد.
فصل دهم موضوع شخصیت را پیش می‌کشد؛ شخصیت هم به مثابه کارکردی از روایت و هم به مثابه عنصری در ارتباط تنگاتنگ با چیزی که در خودزندگی‌نامه نویسی آن را با مسامحه «خود» می‌نامیم.
در فصل دهم و یازدهم بازمی‌گردیم به موضوع گستردۀ نقش روایت در فرهنگ و جامعه. بخش عمدۀ سیاست و حقوق، نزاع بین روایت‌هاست.
فصل سیزدهم به چگونگی این کشمکش‌ها ـ به ویژه در حقوق ـ اشاره می‌کند.
در فصل چهاردهم به این موضوع می‌پردازیم که قصهگوها و خوانندگان چگونه می‌توانند روایت را به مثابه ابزاری به‌کار گیرند تا در مورد کشمکش‌هایی به توافق برسند که اغلب حل ناشدنی اند.