مطالعه آسيب دربناهاى تاريخى

مطالعه آسيب دربناهاى تاريخى
نویسنده: 
مهرداد بهمنی

عنوان: راهنماى مطالعه اصولى بناهاي تاريخي وعوامل آسيب در آنها
نویسنده: گ.دانجليس دوسات
مترجم: بهنام پدرام
ناشر: نقش مانا و دانشگاه آزاد اصفهان
سال نشر: 1394

معمارنت- نخستين كتاب از مجموعه حفظ ومرمت آثار تاريخي با نام «راهنماى مطالعه اصولى بناهاي تاريخي وعوامل آسيب در آنها» به بازار آمد. این کتاب با ترجمۀ بهنام پدرام، عضو هيات علمي دانشگاه هنر اصفهان، با همکاری انتشارات نقش مانا و دانشگاه آزاد اصفهان (خوراسگان) در فروردين ١٣٩٤ منتشر شده است.

عنوان: راهنماى مطالعه اصولى بناهاي تاريخي وعوامل آسيب در آنها
نویسنده: گ.دانجليس دوسات
مترجم: بهنام پدرام
ناشر: نقش مانا و دانشگاه آزاد اصفهان
سال نشر: 1394

معمارنت- نخستين كتاب از مجموعه حفظ ومرمت آثار تاريخي با نام «راهنماى مطالعه اصولى بناهاي تاريخي وعوامل آسيب در آنها» به بازار آمد. این کتاب با ترجمۀ بهنام پدرام، عضو هيات علمي دانشگاه هنر اصفهان، با همکاری انتشارات نقش مانا و دانشگاه آزاد اصفهان (خوراسگان) در فروردين ١٣٩٤ منتشر شده است.
این مکتوب شامل مطالعه بناهاي تاريخي از ديدگاه تاريخي، هنري و فني، همچنین عوامل آسيب‌رسان داخلي و خارجي است. اگر چه این راهنما در سال ١٩٧٢ ميلادي توسط دانشكده معماري دانشگاه رم و با مشارکت مركز بين المللي مطالعه و حفاظت اموال فرهنگي منتشر شده، ولي مطالب آن به چند دليل می‎تواند به عنوان چکیده‎ای از تجربیات غنی یک مرمت‌گر خوانش شود. از جملۀ این دلایل دارا بودن طرح كلي مطالعه آسيب شناسي بناها، تجربۀ نويسنده در مركز بين المللي حفاظت از آثار تاريخي وابسته به يونسكو و شوراي بين‌المللي بناها و محوطه تاريخي، مشاورۀ عالي موسسات بين المللي در مرمت بناهاي تاريخي ايران، ليبي و يوگسلاوي و نظارت عالي در كشورهاي جنگ زدۀ عربي است.
علاوه بر این، مطالب درج شده در آن از سال ١٣٧٧، به عنوان متن درسي دانشجويان دانشگاه هنر ارائه می‎شده و پس از ويرايش و باز بيني انتشار يافته است. نمونه‎ای از رویکرد آموزنده و انتقادی کتاب اشاره‌ای است که مترجم در پيشگفتار چاپ دوم در رويكرد نويسنده به مباني نظري مرمت بناهاي تاريخي آورده است:
«دانجليس به سه شيوه متفاوت در مرمت اشاره می‎کند:
١-پيروي از انديشه‌هاي راسكين كه محدود كردن حفاظت بناهاي تاريخي را مطرح مي‌كند.
٢- طرفداران تكميل و تجديد بنا كه مي‌پندارند مي‌توان بنا را با ديد ايده‌آل بازسازي كرد. (تجربه ورشو)
٣- نوگرايي (مدرنيسم) كه مبتكرانه تاكيد مي‌كند كه تجديد بناهاي شاخص ممكن نيست و شهرها و ساختمان‌ها را بايد به فرم مدرن تجديد بنا كرد.
دانجليس هر سه شيوه را انتزاعي دانسته و پيشنهادهاي آنها را راهي منتهي به بن بست مي‌داند. او در شرايط فجيع تخريب‌هاي پس از جنگ، از يك طرف خواهان حفظ صحت و درستي قواعد و اصولي است كه در 10 سالۀ اخير تهيه شده بود؛ ولي در عين حال تاكيد مي‎كند كه هر بنايي ويژگي‌هاي خود را دارد و راه حل ويژۀ خود را مي‌طلبد كه مي‌توان از آنها به نتايج كلي زير رسيد:
١- صدمات كم اهميت، رفع ساده آسيب را مي‌طلبد.
٢- آثارتاريخي با آسيب ديدگي شديد را مي‌توان منطبق با فرم قبلي بازسازي كرد.
٣- آثار تاريخي كه بطور كامل نابود شده‌اند از ديد علمي قابل بازسازي نيستند و فقط به شرط مستندسازي كامل قبلي مي‌توان به عنوان يك يادمان شهري آنها را بازسازي كرد. (برج ناقوس ميدان سن ماركو)
او تاكيد مي كند كه آنچه را سالم مانده بايد حفظ كرد و نبايد سيماي عمومي محله يا شهر را در شهرسازي جديد بر هم زد.»
 
دانجليس در ١٩٠٧ م. در رم متولد شد، در ١٩٣٣م. همكار ميراث فرهنگي كشورش شد، از ١٩٤٧تا١٩٦٠مدير كل اداره عتيقات و هنرهاي زيبا بود، در ١٩٥٧ بنيان‌گذار مدرسۀ تخصصي مطالعه و مرمت آثار تاريخي در دانشكدۀ معماري رم بود، در سال ١٩٦٠ استاد دانشكده معماري رم شد ودر سال ١٩٩٢ درگذشت.
باقر آيت الله زاده شيرازي دربارۀ وي مي‌نويسد: «روان شاد، استاد دانجليس در سه بُعد تحقيق، تعليم و دفاع مستقيم از ميراث فرهنگي در بالاترين سطح در كشورش جاي داشت...... او در سال ١٩٤٧ به دفاع مستقيم از ميراث فرهنگي كشور ايتاليا پرداخت، زماني كه آثار تاريخي ميهن‌اش بر اثر جنگ جهاني دوم و سال‌هاي تسلط نازي‌ها به شدت آسيب ديده و بسياري از موزه‌ها و گالري‌ها بمباران شده بود...»
دانجليس در مطالعه بناهاي تاريخي از ديدگاه تاريخ، هنر و فن مي‌نويسد: «اگر معماري را به مثابۀ يك زبان در نظر بگيريم، بناهاي يادبود نكات تازه و معني‌داری را نشان مي‌دهند. اين نكات پايه‌اي براي ترجمان عميق و كامل آنها هستند. تركيب و معناي معماري، امكانات جديد اسلوب شناسي را براي ما فراهم مي‌کند كه بايد براي تجزيه و تحليل جديد پديدارشناسي معماري و تعبيرهاي ساختماني به آن مراجعه كنيم. پذيرش يك ساختار زباني در معماري، منتهي به تشخيص و دسته‌بندي عناصر اوليه معماري در گذشته مي‌شود.
مطالعه يك بنا ممكن است بر اساس بازديد نقشه‌ها و ساير مطالعات باشد ولي نمي‌تواند محدود به اين مشاهدات گردد، حتي اگر شامل مطالعات وشواهد گرافي قابل قبول باشد...»
به نظر مي‌رسد كتاب راهنماي مطالعه اصولي بناهاي تاريخي و عوامل آسيب در آنها كه بيشتر جزوۀ راهنما براي دست‌اندركاران رشتۀ مرمت است در كنار نقاط قوت مي‌توانست با تاكيد و وضوح بيشتري به مباني نظري نويسنده پرداخته و با تهيۀ دياگرام مراحل مطالعه، براي دانشجويان مثمر ثمرتر باشد.