صدا‌های برهم زنندۀ خواب دانشکده

صدا‌های برهم زنندۀ خواب دانشکده
نویسنده: 
شکیبا شاه‌بختی

معمارنت- همۀ ما کم و بیش تجربۀ‌ کارهای گروهی را در دوران دانشجویی داشته‌ایم. فعالیت‌های گروهی در خوشبینانه‌ترین حالت به تقسیم وظایف و در حالت معمول آن به سرریز شدن تمام کارها روی یک فرد منتهی می‌شود و البته جنجال‌هایی که آخر ترم بر سر اثبات بی‌کفایتیهم‌گروهیمان با استادانمان داشتیم. همین تجربه‌ها منجر به این می‌شد دانشجویان سال بالایی ترجیح دهند فعالیت‌های کلاسی و پروژه‌های کلاسی را هرچند سنگین به صورت فردی انجام دهند و کلاس‌هایآتلیه رنگ و بوی کلاس‌های تئوری پیدا می‌کند؛ هرکسی سرش به کارش خودش است و زمان کرکسیون به جای مجموع نظرات و ایده‌ها، تنها نظر یک فرد در میان است.

 

دانشکده: 

 

معمارنت- همۀ ما کم و بیش تجربۀ‌ کارهای گروهی را در دوران دانشجویی داشته‌ایم. فعالیت‌های گروهی در خوشبینانه‌ترین حالت به تقسیم وظایف و در حالت معمول آن به سرریز شدن تمام کارها روی یک فرد منتهی می‌شود و البته جنجال‌هایی که آخر ترم بر سر اثبات بی‌کفایتیهم‌گروهیمان با استادانمان داشتیم. همین تجربه‌ها منجر به این می‌شد دانشجویان سال بالایی ترجیح دهند فعالیت‌های کلاسی و پروژه‌های کلاسی را هرچند سنگین به صورت فردی انجام دهند و کلاس‌هایآتلیه رنگ و بوی کلاس‌های تئوری پیدا می‌کند؛ هرکسی سرش به کارش خودش است و زمان کرکسیون به جای مجموع نظرات و ایده‌ها، تنها نظر یک فرد در میان است.

 

با این همه، در کنج هر دانشکده‌ای سر و صداهایی برپاست. در دفتر کوچک انجمن علمی، دانشجویانی هستند که با وجوددر نظر گرفتن فردیت‌شان، اعتقاد دارند برای انجام کار‌های بزرگ باید عضوی از یک گروه بود. چرا که برایند نیروهای گروه از مجموع نیرو‌های افراد آن افزون است.

 

«گروه معماران جوان» در حال حاضر در انجمن علمی دانشکدۀمعماری و شهرسازی دانشگاه آزاد اسلامی قزوین فعال هستند. سابقۀ درخشان آن‌ها در زمینۀ طراحی و اجرای سازه‌هایماکارونی مؤید موفقیت آن‌ها در کار گروهی است. به بهانۀ برگزاری کارگاه «سازه‌های کارتنی» با دبیر گروه، «مصطفی نصیریاوانکی» به گفتگو نشستیم تا ضمن قرار گرفتن در جریان جزئیات نمایشگاه، گروهشان بیشتر آشنا شویم.
 

 

گروه معماران جوان چطور شکل گرفت؟
من در اوایل دوره دانشجویی سازه برج ایفل را به عنوان یک تجربه فردی ساختم. دوست داشتم بتوانم سازه‌های بزرگ‌تر و پیچیده‌تری بسازم و برای این کار به کمک احتیاج داشتم. به فکر تشکیل یک گروه افتادم. ایده‌ام را با تعدادی از دوستانم مطرح کردم و آن‌ها هم استقبال کردند. پس از تشکیل هستۀ اولیه با کمک دانشکده مسابقاتی را برگزار کردیم و در هر دوره برگزیده‌گان این مسابقات را جذب می‌کردیم. معیار انتخابمان هم تنها فعالیت‌هایآن‌ها در گروه نبود. برای ما خیلی مهم بود که اعضا در بُعد آموزشی فردی خود نیز کوشا و ممتاز باشند.

 

چطور شد که وارد انجمن علمی شدید؟
ما به دلیل سابقه فعالیت‌هایمان در دورۀ کاردانی که مهمترین آن‌ هم بزرگترین سازۀ ماکارونی جهان بود، از طرف خود دانشکده دعوت شدیم در انجمن علمی فعالیت کنیم.

 

چطور علاقه‌مند شدید در زمینۀ طراحی سازه فعالیت کنید؟
من با دیدن فیلم‌هایی درمورد پل ماکارونی، به ذهنم رسید می‌توان آن را از مقیاس ماکت خارج کنیم و در ابعاد انسانی بسازیم و به عنوان اولین تجربه در ذهنم از برج ایفلاتود زدم و با مغز مداد اجرا کردم. اما وقتی از ماکارونی استفاده کردم، متوجه شدم اتصالات آن قوی‌تر است. رفته‌رفته آن را گسترش دادیم. ابتدا یک پاویون ماکارونی به طول هشت متر در دانشکده معماری ساختیم. وقتی دیدیم جواب می‌دهد، اتصالاتش را قوی‌تر کردیم در نهایت پاویون بزرگمان را در مرکز رشد ساختیم.

 

انجمن علمی به غیر از طراحی و اجرای سازه، در زمینه‌های دیگری هم فعالیت می‌کند؟
بلی. هم در زمینه آموزشی و هم در زمینه مسابقات. در زمینۀ آموزشی با کمک استادان خودِ دانشکده، سمینار‌هایی با موضوعات متنوع برگزار کرده‌ایم. البته در نظر داریم که از معماران صاحب‌نام هم برای سخنرانی دعوت کنیم. در زمینۀ رقابتی هم، یک مسابقه اسکیس برگزار کردیم که امیدواریم بتوانیم آن را ادامه بدهیم.

 

بریم سراغ کارگاه اخیرتان؛ ایده برگزاری کارگاه چطور شکل گرفت و چه هدفی را دنبال می‌کرد؟
گروه ما تصمیم گرفته بود یک پاویون کاغذی با روزنامه بسازد که قرار بود بزرگترین سازۀ کاغذی دنیا باشد. اما زمان کافی نداشتیم. زمانی که این مسئله را با مدیریت پژوهشی دانشکده، خانم دکتر البرزی مطرح کردیم، ایشان پیشنهاد کارگاه طراحی و ساخت سازه کارتنی را دادند. یعنی چیزی که تنها بشود با کارتن ساخت. پس از دادن فراخوان و ثبت‌نامگروه‌ها، سازه‌ها طراحی و در مدت زمان محدود ساخته شدند. ارزیابی سازه‌ها را هم به عهده دانشجویان دانشکده گذاشتیم.
 

 

فاکتور‌های ارزشیابی طرح برتر چیست؟
سازه‌ای که از نظر اجرا تمیز باشد، مقاوم باشد، از اتصالات قوی برخوردار باشد و البته زیبا باشد.

 

تعریف شما از زیبایی در سازه چیست؟
به نظر من، اگر یک سازه بتواند مفهوم شکلی خود را برساند، زیباست. یعنی محصول نهایی باید با مبانی نظری و هدفی که برای آن تعریف می‌شود، هماهنگ باشد.
 

 

آیا در روند کارتان با چالش جدی برخورد کرده‌اید؟
گروه ما در این دانشکده هیچ مشکلی ندارد. هرکاری که اراده کنیم در دانشکده انجام دهیم، شرایط برای ما مهیا است. دلیل آن هم فکر می‌کنم ارتباط خوبمان با دانشکده باشد.

 

چطور توانستید به این ارتباط مثبت دست پیدا کنید؟
ما از قبل شایستگی خود را نشان داده‌بودیم و توانایی های خود را اثبات کرده بودیم.

 

بازخوردی که انجمن علمی از فعالیت‌هایش از طرف دانشجویان ئ دانشکده می‌گیرد، چگونه است؟
از طرف دانشجویان همیشه خوب بوده. هرگاه کارگاه یا سمیناری برگزار کردیم، استقبال خوبی از آن شده‌است. از طرف دانشکده هم همیشه مورد حمایت و تشویق قرار گرفته‌ایم و روی هم رفته بازخورد‌های مثبتی از هردو طرف گرفته‌ایم.

 

آیا این بازخورد به گونه‌ای بوده که دانشجویان جذب گروهتان شوند؟
بلی. به خصوص درمورد سازۀ ماکارونی دانشجویان از رشته‌ها و دانشکده‌های مختلف علاقه‌مند بودند با ما همکاری کنند.

 

آیا همه را می‌پذیرفتید؟
خیر. از همه تست می‌گرفتیم. به آن‌هاآموزش‌هاییمی‌دادیم و یادگیری آن‌ها را می‌آزمودیم. اگر می‌توانستیم از آن‌ها استفاده می‌کردیم. چون هرچقدرنیروی‌مان بیشتر می‌شد، سرعت کار افزایش می‌یافت و از این جهت که رکورد زمان ساخت کاهش می‌یافت، بسیار مساعد بود.

 

 

این همکاری هم در زمینه ساخت بود و هم طراحی؟
خیر. تنها در زمینۀ ساخت. طراحی را شخصاً خودم انجام می‌دادم. مدت زمان طولانی در حدود 6-7 ماه در مرکز رشد به طور شبانه‌روزی کار کردم.
 

 

اهمیت فعالیت‌های دانشجویی را در چه می‌بینید و این موضوع تا چه حد به شما و دوستانتان کمک کرده‌است؟
مزایای فعالیت گروهی برای ما این بوده که در دانشکده شناخته‌شده‌ایم و به صورت یک الگو به ما نگاه می‌شود. در نتیجه تمام تلاشمان را می‌کنیم تا الگوی خوبی برای دانشجویان دیگر باشیم. همچنین تا حدود زیادی اعتماد به نفس را در همۀ ما بالا برده‌است. در ابتدای هر کاری همه ما شک داریم که کار به سرانجام برسد. اما وقتی در آن کار موفق می‌شویم، قوت قلب می‌گیریم و برای کارهای بزرگ‌تردورخیزمی‌کنیم. کار تیم از هر جهت به گروه ما خیلی کمک کرده‌است. حتی با روزمهکار‌هایمانروی آیندۀ تحصیلی خود سرمایه‌گذاریکرده‌ایم.

 

در ارتباط با صنعت و جامعه چطور؟
در حال حاضر به ما پیشنهاد داده شده، سازۀ ماکارونی که طراحی کرده‌ایم را در مقیاس انسانی صنعتی‌سازی کنیم و آن را به یک ساختمان تبدیل کنیم تا پژوهشکده MRL در آن قرار گیرد. برای این کار باید سازۀ خود را بیست برابر کنیم. در حال حاضر داریم روی طرح پیش‌ساختگی آن کار می‌کنیم تا بتوانیم آن را اجرا کنیم. دانشکده هم در زمینه حمایت‌های مالی با ما همکاری‌های لازم را خواهد داشت.

 

به امید موفقیت‌های بیشتر این گروه.